دلم گرفته
نمیدونم چرا یهو دلم گرفت نمیدونم شاید علتش خوندن کتابای صادق هدایت باشه شایدم چون خیلی دلم واسه خونمون تنگ شده
تازه میفهمم چطور یه اتفاق به ظاهر ساده میتونه زندگی ادمو 180 درجه تغییر بده
زندگی خیلی عجیب و پر ماجراست خیلی...
ان که میگوید....
آن که کی گوید دوستت می دارم،
خنیاگر غمگینی ست،
که آوازش را از دست داده است.
ای کاش عشق را،
زبان سخن بود.
هزار کاکلی شاد
در چشمان توست؛
هزار قناری خاموش ،
در گلوی من.
عشق را، ای کاش
زبان سخن بود.
آن که می گوید دوستت می دارم،
دل اندهگین شبی ست،
که مهتابش را می جوید.
ای کاش عشق را،
زبان سخن بود.
هزار آفتاب خندان در خرام توست؛
هزار ستاره ی گریان،
در تمنای من.
عشق را،
ای کاش، زبان سخن بود.
خاطرات روزانه
امروز درست یک ماه از روزی که به دانشگاه اومدم میگذره اولاش واقعا سخت بود هنوز هم هست اما چاره ای نیست راستش من شهر خودم قبول نشدم
به دلایلی که شاید بعد گفتم در یک دانشگاه دور از شهر خودم درس میخونم و ساکن خوابگاه هستم البته دانشگاهش واقعا مجهزه و مرکز اینترنتی داره که تا 10 شب بازه و باعث میشه دلم نگیره
امروز بد یا خوب گذشت و امیدوارم روزهای اینده هم واسم روزای خوبی باشه
درباره ی خودم
سلام
به وبلاگ استار شاین خوش امدید
اسم من مریمه اما مریم جون صدام میکنن
تو این وبلاگ میخوام خاطرات روزانه مطالب ادبی درباره سینما و خلاصه از هر دری صحبت کنم
اگه شما هم نظری داشتین از خوندنش خوشحال میشم